خدا را چه دیدی شاید دوام آوردم !
هر تمام شدنی که مرگ نیست !؟ گاهی میتوان کنارِ یک پنجره سیگار به دست و منتظر “پوسید” …
سیگار میکشم تا دود کنم خیال بودنش را …ریه هایم بی تقصیرند ، فقط دارند تاوان ندانم کاری های دلم را پس میدهند !
این روزا دیگه هیچ چیزی رو شرح نمیدم ، فقط می کِشَم !گفتی تا سیگاری دود کنی برگشتم
زندگیم دود شد ، کجا ماندی ؟؟؟سیگار کشیدنم را کلاس نامیدند ؛ نمی دانستند که من از کلاس زندگی مدتهاست اخراج شده ام !
بعد مرگم روی قبرم ، روی عکسم ننویسید جوان ناکام ؛ من از سیگار خیلی کام گرفتم ، بدنامش نکنید …
یادت است میگفتی سیگار را کنار بگذارم ؟من سیگار را کنار گذاشتم اما طعم تلخش را نه !
روزگار امروز به من فهماند که چیزهای تلختری از قهوه و سیگار هم هست !
ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺩﺍﺭﻡ..ﯾﮏ ﺩﻝ ﻏﻤﮕﯿﻦ..یه تن رنجور از زخم
یه ذهن خسته ﻭ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﺩ ﺑﯽ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ..ﺑﺎ ﺗﻮ ﻗﺴﻤﺖ ﮐﻨﻢ ﯾﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﮑﺸﻢ ؟
روزهایم با خیالِ بودنت شب میشوند و شبهایم با سیگارِ روشنم روز …سیگار را روشن میکنم و کام میگیرم …
افکارم دود میشوند و سیگار تمام میشود..ته سیگار برایم میشود ته دنیا و من پرت میشوم در بستر این کابوس که “تو” رفته ای …
نمیدانم جنس سیگارم خوب نیست یا جنس خاطراتم ؟آخر بدجوری میسوزد دلم !!!
یادت عادت است ، همین روزها ترک میکنم مثل سیگار که ماهاست نخ آخریست که روشن میکنم !
من میسوزم ، کم میشم ولی دیگر تکرار نمیشم …سیگار میسوزه ، کم میشه ولی تکرار میشه !
به همان اندازه که دود سیگارم از من دورتر می شود یاد تو به من نزدیکتر می شود …
با خودم گفتم کاش بدانی چقدر گران تمام شد تا سیگاری شدم …بقال گفت سیگار گران شده ، ترک نمیکنی ؟
میدانم اگر روزی دیگر سیگار هم نکشم ، از آدمای روزگارم درد میکشم !
از وقتی که نیستی ، من هر روز کنج این کافه می نشینم و شعر داغ می نوشم و به آدمهای صامتی نگاه میکنم که تنهاییشان را با فندکی به هم تعارف می کنند …
وقتی نفهمی کی سیگارت را روشن کردی و کی کشیدی و کی خاموشش کردی یعنی یک جای کار می لنگد بدجور …
نظرات شما عزیزان:
دسته بندی : <-CategoryName->
